ذکر چهار مورد کافیست
19
12
2007
سر کلاس نشستی٬ منتظر استادی تا بیاد درس و شروع کنه و کلی هم بخندی چون استادش از اون استاد باحالاست؛ که یه دفعه استاد وارد کلاس میشه و تو هم نیشت باز میشه ولی ناگهان متوجه یه تغییری تو بدنهی استاد میشی٬ یه سری برگه که خیلی هم شبیه اوراق امتحانی تو دست استاده. وای! نکنه میخواهد امتحان بگیره؟؟!! ناگهان یکی از در کلاس میاد تو با یه کیسه ساندیس (:دی) حالا نیش همه باز میشه که یعنی امروز ساندیس رو افتادیم تو همین گیرودار استاد میگه امتحان نیم ترم (:o) داریم و اوراق امتحانی تقسیم میشه٬ هیچکی حرفی برای گفتن نداره! حالا برگه سوال و گرفتی داری به این فکر میکنی که تا حالا حتی اسم این سوال ها هم به گوشت نخورده و داری سوال بعدی رو میخونی که میبینی آخرش با یه لحن خاصی نوشته “ذکر چهار مورد کافیست” ….
یادش به خیر.علی جان شما وضعیت بهتری نسبت به دوران دانشجویی ما داری.من که اصلا سر کلاس نمی رفتم.اما این اتفاقات رو از طریق تلفن می شنیدم.
مرسی ما رو بردی به دوران دانشجویی.