12
02
2008
درس و مغش: بالاخره امتحان های ما هم تموم شد و وقت ما هم دوباره آزاد شد اما توی این مدت امتحان ها اتفاقات زیادی افتاد اول که امتحان هامون افتاد عقب بعدش هم ۳ تا امتحان آخر هم به ترتیب ۲ تاش تو یک روز و بعدیش هم روز بعدش بود از امتحان ها هم براتون بگم که دوستداران علم و ادب و دانش تقلب رو امون نداده بودند و روش های تقلبی رو که قرار بود سال ۲۰۱۰ منتشر بشه رو در این امتحانات رو کرده بودند و حسابی به خودشون حال داده بودند و ما هم که فکر میکردیم آخر تقلبیم تازه فهمیدیم که خیلی غاغیم. از سوالات سنگین و جواب هاش هم براتون بگم که سر امتحان درس سنگین مبانی اینترنت که در گذشته هم راجع بهش صحبت کردم سوال”چگونه گوگل را فارسی کنیم؟” اومد که واقعا سنگین و مفهومی بود و من که نتونستم بهش جواب بدم. سر درس کارگاه مبانی الکترونیک هم استاد گرامی حال داده بود و سوال ها رو به همراه جواب داده بود وقتی من هم تصمیم گرفتم یه حالی به استاد گرامی بدم و یه نگاهی به این سوال ها بندازم به سوالی به همراه جوابش برخوردم که مخم هنگ کرد. سوال: امتیاز تولید و انتقال جریان متناوب را نسبت به جریان دائم شرح دهید؟ جواب: تولید جریان متناوب آسانتر است.
دانشگاه الکترونیک: از اونجایی که احتمالا متوجه شدید دانشگاه ما یکی از پیشرفته ترین دانشگاههای حومهی خودش هست و یکی از ویژگیهای یک دانشگاه پیشرفته دارا بودن پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی هست که دانشگاه ما هم از این قضیه مستسنا نیست و شما در نگاه اول متوجه میشید که این سایت یک سایت معمولی نیست و بسیار پویا است. البته دانشگاه ما گوی سبقت رو از رقبایش ربوده و به تازگی سیستم انتخاب واحد اینترنتی هم راه اندازی کرده که بسیار سبک و زیبا و با برنامه نویسی بسیار قوی هست و این دانشگاه پیشرفته و به روز فقط یک وبلاگ اطلاع رسانی کم داره که به همراه تعدادی از دوستان تصمیم گرفتیم که این وبلاگ رو راه اندازی کنیم و دوستان هم دانشگاهی ما هم میتونند در این وبلاگ نویسنده باشند تا …
5
01
2008
این روزها دارم روزهای پایانی ترم رو میگذرونم و خودم رو برای امتحانات و ترم بعدی آماده میکنم و مطابق معمول این روز ها اساتید گرام (بعضی هاشون) پروژه و تحقیق و از این جور چیزها میدن. یکی از اون درس هایی که استادمون پروژه داده بود درس برنامه سازی پیشرفته ۱ هست که در این کلاس زبان پاسکال آموزش داده میشه (!). پروژه اش برام کاری نداشت ۲ تا ۲-۳ ساعت تمومش کردم ولی استاد یک گزارش هم برای پروژه خواسته بود که اون رو هم نشستم نوشتم ولی وقتی به آخرای صفحه گزارش رسیدم یه دفعه یه جوری شدم یه حالت غصه و غم اومد سراغم بعد یه تیتر نوشتم با عنوان حرف دل که این قسمت رو عینا براتون کپی میکنم.
درست است که پاسکال برای آموزش پایه برنامه نویسی میتواند زبان خوبی باشد. اما چرا ما باید درسی را که قبلا در هنرستان به عنوان نوعی مبانی برنامه نویسی پشت سر گذاشته ایم در دانشگاه با عنوان برنامه سازی پیشرفته ۱ پشت سر بگذاریم؟ و چرا باید Visual Basic .Net 2005 را با عنوان مبانی برنامه نویسی بخوانیم؟ و پاسکال را با عنوان برنامه سازی پیشرفته؟ چرا در حالی که هر روز دنیا در حال پیشرفت است و زبان هایی همچون php , python , Ruby on rails و تکنولوژی مانند ajax وجود دارد در دانشگاه های ما pascal تدریس میشود آن هم با عنوان برنامه نویسی پیشرفته؟
پاراگراف بالا ته دلم مونده بود نمیدونم چرا برای استاد بنده خدا نوشتم؟ آخه اون که کاری از دستش بر نمیاد ولی در هر صورت باید میریختم بیرون دیگه.
19
12
2007
سر کلاس نشستی٬ منتظر استادی تا بیاد درس و شروع کنه و کلی هم بخندی چون استادش از اون استاد باحالاست؛ که یه دفعه استاد وارد کلاس میشه و تو هم نیشت باز میشه ولی ناگهان متوجه یه تغییری تو بدنهی استاد میشی٬ یه سری برگه که خیلی هم شبیه اوراق امتحانی تو دست استاده. وای! نکنه میخواهد امتحان بگیره؟؟!! ناگهان یکی از در کلاس میاد تو با یه کیسه ساندیس (:دی) حالا نیش همه باز میشه که یعنی امروز ساندیس رو افتادیم تو همین گیرودار استاد میگه امتحان نیم ترم (:o) داریم و اوراق امتحانی تقسیم میشه٬ هیچکی حرفی برای گفتن نداره! حالا برگه سوال و گرفتی داری به این فکر میکنی که تا حالا حتی اسم این سوال ها هم به گوشت نخورده و داری سوال بعدی رو میخونی که میبینی آخرش با یه لحن خاصی نوشته “ذکر چهار مورد کافیست” ….
Comments